، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 17 روز سن داره

سید احسان نفس مامان و بابا

سال نو مبااااااااارکــــــــــــــــــــــــــــــ

بوی باران بوی سبزه بوی خاک شاخه های شسته باران خورده پاک آسمان آبی و ابر سپید برگهای سبز بید عطر نرگس رقص باد نغمه شوق پرستو های شاد خلوت گرم کبوترهای مست نرم نرمک می رسد اینک بهار خوش به حال روزگار... احسان عزیزم، امید زندگی مامان و بابا، چطوری به خاطر وجود نازنینت خدا رو شکر کنم... اولین تحویل سال سه نفرمون با وجود تو چقـــــــــــــــــــــدر زیباتر بود. تحویل سال ساعت ساعت 2 و 15 دقیقه و 10 ثانیه بامداد بود. ساعت 1 بود که تازه رسیدیم خونه و بدو بدو یک ساعته سفره هفت سین و چیدیم و کارا رو کردیم و نشستیم تا لحظه تحویل سال برسه. تو فرشته نازم خواب بودی و ما همون طوری تو کریر گذاشتیمت و گذاشتیمت...
17 فروردين 1394

به دنیا اومدن علیرضا

احسانکم 19 اسفند ساعت حدود 8 شب پسر عمه جونی که انقد منتظرش بودی مثل تو فرشته نازم زمینی شد و اومد پیش ما بیا با هم تولد پسر عمه رو به عمه جون و عمو محمد تبریک بگیم تولدش مبارک باشه و الهــــــــــــــی همیشه سالم و شاد و موفق باشه احسان جونم قول بده که همیشه با هم دوست باشید و مهربون... اینم چنتا عکست با دوست جونت  اینم کاری که جنابعالی با کیک خوشگل علیرضا کردی     ...
16 فروردين 1394

6 ماهگی

سلام پسر عسلم 6ماه پیش چشم به عالم هستی گشودی. خدای مهربون یکی از بهترین فرشته هاشو گلچین کرد و به سلامت به زمین رساند. اول از همه نیم سالگیت مبارک باشه. جشن تولد  60 سالگیت رو کنار عزیزانت بگیری عزیزم. احسان جونم خیلی زودتر از اینا باید این پست رو میزاشتم. اما عزیزم اصلا وقت نکردم . خونه تکونی و خریدای عید و خلاصه هی کار پشت کار. الان خوابوندمت و تصمیم گرفتم سریع بیام این چند روز رو برات بنویسم. اول از همه از خوابیدنت بگم دیگه خیلی راحت رو پا نمیخوابی. یه وقتایی رو کریر تکونت میدم این روزا به کریر هم قانع نیستی و باید بغلت کنم راه ببرمت و یعنی من باید مدام کشف کنم که شیوه جدید خوابیدنت چیه!  ...
2 اسفند 1393

یه پست عاشقونه

این پست عاشقانه به مناسبت روز عشق تقدیم به تو ... عشق و نفس و عمر مامان و بابا    (پسرم سلام صبح غزل خیزت بخیر    روز نگاه عاطفه انگیزت بخیر) احسان! عطر نفسهای تو طعم عسله طپش نبض تو آیینه ی شعر و غزله پسرم فدات بشم لحظه ی خندیدن تو جانم از شوق پره؛روی تو ماه ازله     تو بهترین و بزرگترین نعمت خدا برای ما بودی...   ...
29 بهمن 1393

سفر شمال

سه شنبه 21 بهمن بود که تصمیم گرفتیم بریم شمال و احسانم دومین سفر زندگیتو رفتی و دریا و جنگل رو هم دیدی... چهارشنبه  پنجشنبه تعطیل بود و با جمعه سه روز تعطیلات در پیش بود و خلاصه  رفتیم شمال. احسانم تو سفر خدارو شکر پسر خیلی خوبی بودی عزیزم.البته  چون هوا سرد بود همش کلی لباس تنت بود و با کلاه بودی و کلافه میشدی ، بعضی وقتا هم دیگه از ماشین خسته میشدی و حسابی غرغر میکردی که واقعا حق داشتی. ایشالا بزرگ میشی لب ساحل میدویی و بازی میکنی و کلی بهت خوش میگذره... احسان!عزیزم با تو همیشه خوش میگذره، حتی اگه تو ماشین خسته شی و بهونه گیری کنی یا کلافه بشی و غر بزنی یا حتی یه جاهایی نتونیم به خاطرت بریم همه ی اینا با یه خ...
28 بهمن 1393

گل مـــن تازه بمون

برقرار باشی و سبز گل مـــن تازه بمون نفسم پیشکش تو جای من زنده بمون باغ دل بی تو خزون موندنی باش مهربون تو که از خود منـــی منو از خودت بدون غزل و قافیه بی تو همه رنگ انتظاره این همه شعر و ترانه همه بی عطر و بهاره موندنی باشی همیشه لب پاییزو نبوسی نشه پرپر شی عزیزم مهربون گلم نپوسی... اینم احسانکم وقتی گلا رو اب میده قربونت بشم تو خودت گــــــــــــــــــــــــلی...گل منی... گل ناز زندگی من...     ...
20 بهمن 1393

برف بازی

باران یا برف ... چه فرقی میکند؟؟ تو که باشی، هوا که هیچ ، زندگی خوب است... پسرکم چقد دوست داشتم یه برف خوشگل بیاد و چنتا عکس حسابیه ناز تو برف ازت بگیرم. اما متاسفانه تا الان که نیومد، به خاطر همین مامانی طاقت نیوورد و این دکور زمستونی رو برات چید و عکس گرفت، ایشالا بزرگ میشی و با هم میریم برف بازی احسااانکم بر لبم نام تو را میبرم تا برف مثل قند در دل زمستان آب شود...   راستی فندق مامان امروز یه چیری یاد گرفتی نمیدونی چقـــــــــــــــــــــــــــــــد ذوق کردم. وقتی بهت میگم دست بده دستتو بلند میکنی و دستمو میگیری فدات شـــــــــــــــم آفر...
18 بهمن 1393

هنرای جدید احسانک

پسر گلم! شیطونک من...دیگه قشنگ روی روروئکش میشینه و حسابی کیف میکنه یه وقتایی هم میشینه روش تلویزیون میبینه یا وقتی من دارم به کارا میرسم میشینه و نظارت میکنه و کارا رو مدیریت میکنه     اینجا هم دقیقا محو تماشای کارتونی فنقولکم و اما حرکت دیگه ای که انجام میدی اینه که خودتو کامل با کشش و حرکات خاص خودت از کریر میاری بیرون، وای این کارت خیلی بانمکه، یه کش و قوسی به خودت میدونی فسقلیه بلاااا اینم عکسش که تا حدی مراحل کارو نشون میده   آفرین به تو عزیزم... من با این پیشرفتای تو انقد ذوق میکنم، موفقیت هاتو تو زندگیت ایشالا ببینم که غش میکنــــــــــــــــــــــــــ...
12 بهمن 1393

هدیه 5 ماهگیت فندقم

با تو بی حوصلگی معنا ندارد خستگی معنا ندارد با تو غم، غصه، تاسف در دل من جا ندارد با تو شبها روز، و روزها مثل رویاست مثل رویا که نه، اصلا خود رویاست مایه آرامش من،  ماه من،  هستی من، عشق نازم... جان مادر... احسان عزیزم اینم عکست یه مناسبت پایان 5 ماهگی و ورودت به نیم سال زندگیت همون طور که بهت قول داده بودم     اینم چنتا عکس از پشت صحنه عکاسی از جنابعالی   آها ...الان همه رو پاره میکنم، خیالم راحت میشه این چیه دیگــــــــــ...
9 بهمن 1393