سفر شمال
سه شنبه 21 بهمن بود که تصمیم گرفتیم بریم شمال و احسانم دومین سفر زندگیتو رفتی و دریا و جنگل رو هم دیدی... چهارشنبه پنجشنبه تعطیل بود و با جمعه سه روز تعطیلات در پیش بود و خلاصه رفتیم شمال.
احسانم تو سفر خدارو شکر پسر خیلی خوبی بودی عزیزم.البته چون هوا سرد بود همش کلی لباس تنت بود و با کلاه بودی و کلافه میشدی ، بعضی وقتا هم دیگه از ماشین خسته میشدی و حسابی غرغر میکردی که واقعا حق داشتی. ایشالا بزرگ میشی لب ساحل میدویی و بازی میکنی و کلی بهت خوش میگذره...
احسان!عزیزم با تو همیشه خوش میگذره، حتی اگه تو ماشین خسته شی و بهونه گیری کنی یا کلافه بشی و غر بزنی یا حتی یه جاهایی نتونیم به خاطرت بریم همه ی اینا با یه خندت واقعا با یه خندت جبران میشه...
من و بابا عاشقتیــــــــــــــــــم...
جاهایی هم که رفتیم فرح آباد، ساری، کردکوی، بندرترکمن، چشمه های سورت، جزیره آشوراده بود که همشون خیلی قشنگ بودن و خوش گذشت.
خب حالا بریم سراغ عکسای نازت پسرکم
اینم عکست با بهار جونی که خیلی تو سفر حواسش بهت بود
این عکسا مربوط به جزیره آشورده بندر ترکمن. فوق العاده قشنگ بود
و اما عشقولانه های پدر و پسری
با تو سفر چه خوبه...
تو جاده های نم دار...