اولین قدمهااات
پسر گلم بالاخره تلاشهای قشنگت جواب داد و موفق شدی که کاملا بدون کمک راه بری....عزیزم بهت تبریک میگم چند وقتی بود که خودت رو گوشه مبل یا میز میگرفتی و راه میرفتی یا اینکه دو سه قدم دستتو رها میکردی اما الان دیگه یعنی دو هفته قبل از یک سالگیت بالاخره تونستی به تنهایی و بدون کمک کنترلتو حفظ کنی و راه بری. خب خیلی حس قشنگیه که ببینی یه فرشته کوچولو که عاشقشی جلوی چشمات بزرگ میشه و اولین قدم های مستقلش رو جلوی چشمات برمیداره ! به خاطر همین راه رفتنت خواستم ازت عکس بگیرم اما اصلا همراهی نمیکردی به خاطر همین اون طور که میخواستم نشد که البته فدای یه قدمت عزیزم ...
نویسنده :
faezeh
14:31