، تا این لحظه: 9 سال و 8 ماه و 28 روز سن داره

سید احسان نفس مامان و بابا

تعطیلات نوروز

1394/1/23 12:50
نویسنده : faezeh
794 بازدید
اشتراک گذاری

احسان مامانی تقریبا یک هفته اول که همش به دید و بازدید گذشت، تو هم بعضی وقتا از این همه مهمونی خسته میشدی. خب حق داشتتی چون خوابت بهم میخورد و تا میخواستی بخوابی به خاطر شلوغی و سروصدا بیدار میشدی.اما بازم خداروشکر مثل همیشه سعی میکردی پسر خوبی باشی، هفته دوم هم به خاطر تو گل پسر سعی کردیم جای خیلی دور و خاصی نریم آخه یه روز تب کردی و ما هم که مهمترین موضوع برامون سلامتی توست تصمیم گرفتیم سفر راه دور رو بزاریم برای تابستون که دیگه بزرگترم شده باشی.

فقط یه روز قمصر رفتیم و تهران دیدن خاله ها و پارک و اینا که عکساشو میزارمبوس

این عکسات تو قمصر که همه درختها شکوفه زده بودن و خیلی خوشگل شده بود و هوا هم عالی بود

اینم عکسات تو پارک .که میتونستی حسابی روروئک سواری کنیمحبت

عزیزم خیلی از استخر توپ خوشت نیومدچشمکبه خاطر همین نگار اومد پیشت و یکم برات بهتر شدآرام

اینم عکسات که خونه آقاجون بودیم و آش خورون بودخندونک

وقتی آشو دیدی در یک حرکت خیلی سریع دستتو کردی تو آش و حسابی ترسوندیمون، ولی خداروشکر،خداروشکر چون آش خیلی داغ نبود دستت چیزی نشد.فدای دستای کوچولوت بشمبوس

عاشق اون دوتا دندون کوچولوتم که وقتی میخندی دلمو میبریمحبت

اینم عکست بعد از اون اتفاق که کنار باغچه خونه آقاجون ازت گرفتم،ببین حالت خداروشکر خوبهبغل

 

 

پسندها (4)

نظرات (2)

مامان سمیرا و بابا مسعود
23 فروردین 94 14:03
ماشاالله ...هزاران ماشالله ..چقدر بزرگ شدی پسز نارنینم سال نو را به شما مامان گل تبریک می گم انشاالله سالیان سال با خانواده ی نازنینتان نوروز را جشن بگیرید.روزتان...روز مادر...مبارک
faezeh
پاسخ
ممنون از شما به خاطر این همه محبت
مانا
27 فروردین 94 12:51
عززززیزم....آش دندونیشوووو عشق منی که تازه یاد گرفتی با کله بری تو هرچی کیک و آشه!
faezeh
پاسخ
خاله مانا جونم تو هم عشق منییییمرسی عزیزم