7ماهگی قندعسلمون
احسان مامان، عزیـــــــــــــــــــزم ورودت به 8 ماهگیت مبارک نفسم
گل نازنینم شما دیگه خیلی چیزا یاد گرفتی، میتونی بدون کمک بشینی،البته گاهی هم سقوط میکنی.اگه بخوای بغل کسی بری دستاتو به طرفش باز میکنی و گرنه روتو برمیگردونی.حسابی دیگه شیطون شدی و از این ور خونه میری اونور و خلاصه هر جا میرم تند تند سینه خیز میای دنبالم.
هر وقتم که کارم داری دیگه کاملا هی میگی ماما، یه چند باری هم گفتی بابا...قربون مامان بابا گفتنت
تازگیا یه حرکتی هم مثل چهار دست و پا یاد گرفتی که به محض اینکه میگیم پاشو ورزش کن. یک،دو ...شروع میکنیاز همین الان ورزشکاری پهلوونم
خلاصه که فندق کوچولو به نظر ما روز به روز شیرین تر و دوست داشتنی تر میشی. دوست داریم و خدای بی همتا رو هزاران بار شاکریم
فدای این نشستنت
دیگه اصلا رو کریرت نمیمونی و اون پرچمتم تا میدادم دستت میخوردیشو مجبور شدم بزارم پشتت