5 ماهگیت مبــــــــــــــــــــــــــارک
پسر نانازم! عروسک دوست داشتنیم! قلبم! عمرم! پنجمین ماهگرد تولدتم اومد و وارد شیش ماهگی شدی...
از اینکه میبینم داری بزرگ میشی خوشحالم و به خاطر همه چیز از خدا ممنونم.
احسانم نمیدونی چقد وجودت ارزشمند و عزیزه و من واقعا کم میارم که چطوری نعمت به این بزرگی رو شاکر باشم...خدایا خدایا شکرت به خاطر بزرگترین معجزه ی زندگیم...
توی این ماهی که گذشت باهوشتر و شیطونتر شدی، دیگه مطمئنم که مامان و بابا رو خوب میشناسی، وقتی باباییو از صبح نمیبینی و ظهر میاد خونه با دیدنش ذوق میکنی و عین یه ماهی کوچولو دست و پاتو تکون میدی
غلت زدنو هم که دیگه کاملا یاد گرفتی و دیگه جلوی تی وی هم نمیمونی آخه تا میزارمت دمر میشی و دیگه نمیتونی ببینی..آخی شیطونک من
به مناسبت 5 ماهگیت چنتا کیک فنجونی درست کردم و الانم عکساتو میزارم
اینم عکست با بابا جونی که همین الان از سرکار اومده بود و سریع با تو چنتا عکس گرفت چون خیلی بی حوصله شده بودی
و اینم مثل همیشه عکساتت با پرچم 5 ماهگیت
قربونت بشم دیگه پاهات از کریر میاد بیرون
و من برای زندگی تو را بهــــــــــــــــــــانه میکنم....